دهکده خاطرات

دهکده خاطرات

دهکده خاطرات

دهکده خاطرات

دهکده خاطرات
دهکده خاطرات
ثبت شده در ستاد ساماندهي وزارت فرهنگ و ارشاد
تبلیغات در سایت ما تبلیغات در سایت ما تبلیغات در سایت ما
موضوعات
آرشیو
پشتيباني آنلاين
آمار
چت باکس
نویسندگان
نظرسنجي
جستجو
جدید ترین مطالب
امکانات جانبی
برای روز میلاد تن من

برای روز میلاد تن من ، نمی خوام پیرهن شادی بپوشی 

به رسم عادت دیرینه حتی ، برایم جام سرمستی بنوشی 

برای روز میلادم اگر تو ، به فکر هدیه ای ارزنده هستی 

منو با خود ببر تا اوج خواستن ، بگو با من که با من زنده هستی 

که من بی تو نه آغازم نه پایان ، تویی آغاز فصل بودن من 

نذار پایان این احساس شیرین ، بشه بی تو غم فرسودن من 

نمی خوام از گل های سرخ و آبی ، برایم تاج خوشبختی بیاری 

به ارزشهای ایثار محبت ، به پایم اشک خوشحالی بباری 

بزار از داغی دستای تنهات ، بگیره هرم گرما بر سر من 

بزار با تو بسوزه جسم خسته ام ، ببینی آتش و خاکستر من 

تو ای تنها نیاز زنده بودن ، بکش دست نوازش بر سر من 

به تن کن پیرهنی رنگ محبت ، اگر خواستی بیایی دیدن من


تعداد بازديد : 910
دو شنبه 2 دی 1392 ساعت: 1:23 بعد از ظهر
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
به دیدارم بیا ای یار که

به دیدارم بیا ای یار که من در بند پائیزم مرا همخانه کن با خویش که با عشق تو لبریزم

   از این شبهای تکراری ببر من را به بیداری رفیق فصل دلتنگی تو از دردرم خبر داری

   همیشه وقت تنهایی تو یارو یاورم هستی تو حرف اولم بودی تو حرف آخرم هستی 

  به دیدارم بیا ای یارم مرا لبریز خواستن کن اگر میل سفر داری تو با من عزم رفتن کن 

  منو پر کن پر از خوابی که با تو دیدنی باشه نگاهم را تو فهمیدی

.سکوتم را تو میشنیدی ولی افسوس و صد افسوس که حالم را نپرسیدی!...


تعداد بازديد : 995
دو شنبه 2 دی 1392 ساعت: 1:22 بعد از ظهر
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
گریه

 

چه حرف بی ربطیست که

مرد گریه نمی کند...

گاهی آنقدر بغض داری

که فقط باید مرد باشی تا بتوانی گریه کنی !!!

 

 

 


تعداد بازديد : 1031
دو شنبه 2 دی 1392 ساعت: 1:13 بعد از ظهر
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
سلام دخترک پولدار

سلام دخترک پولدار،خوشگل،با کلاس!
وقتی به من بی پول،زشت،بی کلاس نه میگویی خنده ام میگیرد!
چون میدانم مقصد جفتمان
یکیست!
خاک…




موهایم را تراشیده ام
مویی که دست در آن کشیده نشود بودنش بیهوده است





تنها مانده ام
در روزگاری که شیرینی نیست تا برایش فرهاد شوم
همه تلخند




حالا که نیستی بوسه هایم را نثار دیوار های اتاقم میکنم!
همان دیوارهایی که دستهایت را می چسباندی به آنها و چشم هایت را می
بستی و …
یادت می آید…





ﺗﺎ ﻣﺎﻝِ ﯾﮑﯽ ﻣﯿﺸﯽ ،
ﺑﻘﯿﻪ ؛ ﺗﺎﺯﻩ ﯾﺎﺩﺷﻮﻥ ﻣﯿﺎﺩ ﭼﻘﺪﺭ ﺩﻭﺳﺘﺖ
ﺩﺍﺭﻥ …




ﺑﻨـﺪﺑﻨــﺪِ ﻭﺟـــﻮﺩﻣـ ﺑـــﻪ ﻟـــﺮﺯﻩ ﺩﺭﻣــــﯽ ﺁﯾـﺪ
ﻭﻗــــﺘﯽ ﺗـــﺼﻮﺭ ﻣﯿﮑﻨﻤـ ﻋﺸﻘـــﻤـ
“ ﻋﺰﯾﺰﻣـ ” ﻫــﺂﯾﺶ ﺭﺁ ﺩﺭ ﮔـــﻮﺵ ﺩﯾﮕـــﺮﯼ ﺯﻣﺰﻣـﻩ ﻣﯽ ﮐـﻨﺪ…








یه روزهایی هست که دلم می خواد بیام پیشت
بشینم و مثل روزای دور دست همو بگیریم
ومن احساس کنم که فقط من تو زندگیت بودم
ولی افسوس نه تو با وفا ماندی و نه من
طاقت این خیانت بی انتهایت…


تعداد بازديد : 933
دو شنبه 2 دی 1392 ساعت: 1:9 بعد از ظهر
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
من زندگی را دوست دارم

من زندگی را دوست دارم
ولی از زندگی دوباره می ترسم!
دین را دوست دارم
ولی از کشیش ها می ترسم!
قانون را دوست دارم
ولی از پاسبان ها می ترسم!
عشق را دوست دارم
ولی از زن ها می ترسم!
کودکان را دوست دارم
ولی از آینه می ترسم!
سلام را دوست دارم
ولی از زبانم می ترسم!
من می ترسم ، پس هستم
این چنین می گذرد روز و روزگار من
من روز را دوست دارم
ولی از روزگار می ترسم


حسین پناهی
.


تعداد بازديد : 918
دو شنبه 2 دی 1392 ساعت: 1:0 بعد از ظهر
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
خانم ها حتما بخوانید

حتما ً قبـل خواب ببـوسیـدش
حتی اگه با هم دعـوای بـدی کرده باشیـد .. ببـوسیـدش
حتی اگه بهتـون گفته باشه از این زنـدگی ِکوفتـی خسته شـده .. ببـوسیـدش
حتی اگه برچسـب ” بد اخـلاق ” بهـتون چسبـونده باشه .. ببـوسیـدش
حتی اگه بهتـون گیر بیخـود داده باشه .. ببـوسیـدش


… گفته باشه از لباسـی که شما عاشقشین متنفـره
نفهمیـده باشه شما موهـاتون رو مِش کردین .. ببـوسیـدش
حتی اگه بـوی عرق و خستگی میـده .. ببـوسیـدش
حتی اگه یـادش میـره جواب سلام ِ شما رو بـده .. ببـوسیـدش
حتی اگه خیلی وقته براتـون گُـل نخـریده .. ببـوسیـدش
وقتی زیرپیـرهنی سفیـد حلقه ای پوشیـده و بـازوهای سفیـدش رو با اون پیـچ ِ 

ماهیچه ای مردونه انداخته وقتی صورتش ته ریش جذابی داره ..

وقتی صداش خسته خوابه خمار ِ. ببـوسیـدش
حتی اگه شما رو رنجـونده و غـرورش نمیذاره دلجـویی کنه .. ببـوسیـدش
اگه گرسنه اس و با شما مثل آشپـز دربـارش حتی برخـورد می کنه .. ببـوسیـدش
حتی اگه یادش میـره ازتـون تشـکر کنه .. ببـوسیـدش
وقتی براتـون یه آهنگ ِ جدیـد میذاره و می گه اینـو برای تـو آوردم !
” وقتی تو چشـاش پـر خواستنه

..وقتی دست های ظریـف دختـرونه تـون میـون دستای زمخت و مردونه اش گم می شن .. ببـوسیـدش
حتی اگه از عصبانیت داریـد دیوونه می شید .. ببـوسیـدش
حتی اگه شما رو با مادرش مقایسه می کنه .. ببـوسیـدش
حتی اگه با حرص می خوایید از خونه بزنیـد بیـرون و اون محـکم بـازوهاش رو دورتـون حلقه می کنه و وسـط ِ جیـغ های شما با خنـده می گه : ” عزیـزم ؛ کجا می خـوای بـری این وقته شب ؟ .. ببـوسیـدش
وقتی ناغافلی لباسـی رو خریـده که هفته ی پیش ، پشت ویتریـن دیدین و فقـط یه کلمه گفتین این چه خوشگله
وقتی دست هاش پـر از خریـد خونه هست و در رو با پـاش می بنـده
وقتی با نگاهـی پـر از تحسین سر تا پاتـون رو برانـداز می کنه.. ببـوسیـدش
حتی اگه تـوی ِشرکـت پیـاز خورده و تار موهاش بـو میدن .. ببـوسیـدش
حتی اگه با دوست هاش تلفنـی یک ساعـت حرف می زنه و شامتـون سـرد شده
حتی اگه رو دنـده ی ” نه ” گفتن افتـاده .. ببـوسیـدش
وقتی شمـا رو وسـط ِ آرایش کردن می بوسه .. وقتی باهاتـون کُشتـی می گیـره و مثل پـَر از رو زمین بلنـدتون می کنه
وقتی تو دلتنگی هاتون داوطلبانه می بردتـون بیـرون و شما رو تو شهـر می گردونه .. ببـوسیـدش

حتماً قبـل خـواب ببـوسیـدش .. شایـد فـردایی نباشـه
شایـد شما فـردا نباشیـد !!!


تعداد بازديد : 936
دو شنبه 2 دی 1392 ساعت: 12:56 قبل از ظهر
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
مرد باش

ابرها به آسمان تکیه می کنند


درختان به زمین


و انسان ها به مهربانی هم

 

مرد باش


زمین به مرد بودنت نیاز داره …


مرد باش . مردونه حرف بزن . مردونه بخند . مردونه عشق بورز …


مردونه گریه کن ، مردونه ببخش ….


مرد باش ، نه فقط باجسمت ، بانگاهت ، با احساست ، با آغوشت …


مردباش و هیچوقت نامردی نکن


مخصوصا برای کسی که به مردونگیت تکیه کرده و باورت کرده مرد باش


تعداد بازديد : 1004
دو شنبه 2 دی 1392 ساعت: 12:53 قبل از ظهر
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
بوی عطر عشقت

بوی عطر عشقت

نه دیگر محال است تو را از دست بدهم ، قید همه را به خاطر تو میزنم


قلبم را تا ابد به تو میدهم ، تو تنها مال منی ، این را به همه نشان میدهم!


مگر میشود بی تو بود ، آنگاه که تویی تنها بهانه برای بودنم!


وقتی که بودنم بسته به بودن تو است ، این لحظه هم منتظر آمدن تو است ، لحظه ای که بوی عطر تو می آید از آنجایی که

میبینمت تا آنجایی که به انتظارت نشسته ام


چیزی دیگر نمانده تا رسیدن به آرزوها ، تا رسیدن به تویی که همیشه آرزوی زندگی ام بوده ای


هر که می آید به سراغم ، سراغ تو را از آن میگیرم ، هر که مرا نگاه میکند ، با نگاهم به دنبال تو میگردم …


و من چگونه به دیگران بگویم عاشق کسی دیگرم ، تنها دلیل زنده بودنم کسی است که همیشه بهانه ایست برای دلخوشی

هایم…


خیالت راحت از اینکه هیچگاه تنهایت نمیگذارم ، دلهره ای نداشته باش از اینکه اینجا تو را جا بگذارم ، که غیر از این خودم جا

میمانم و دنیا تمام میشود ، همه اینها تبدیل به یک قصه ی بی فرجام میشود!


ای تو که با نگاهت میتابی بر من و قلبم جوانه میزند ، و آن لحظه حرفهای عاشقانه میزند ، و این من و این احساسات من ،

برای تویی که همیشه میمانی در دلم !


نه دیگر محال است تو را از یاد ببرم ، همه را فراموش میکنم و تو را با خود میبرم ،


تا هم خودت و هم یادت همیشه با من باشند، تا اگر لحظه ای در کنارم نبودی با یادت زنده باشم


ای تو که با احساساتم دیوانه میشوی ، تو هم اینجاست که هم احساس با من میشوی ، و آخر هم دلت با دلم و خودت با

خودم  همه با هم یکی میشویم!


تعداد بازديد : 953
دو شنبه 2 دی 1392 ساعت: 12:50 قبل از ظهر
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
چه زیباســـــت سکـــوت

سکوت، یعنی گفتن در نگفتن، یعنی مقابله با شهوت رام نشدنی حرف، یعنی تمرین برگشتن به دوران جنینی و شنیدن انحصاری لالائی قلبِ مادر در تنهائی محض.
.
سکوت در مکالمه تلفنی، یعنی تردید یا مزاحمت، یا شرم.
.
هر سکوتی، سرشار از ناگفته ها نیست، بعضی وقت ها، سرشار از خجالتِ گفته هاست.
.
موسیقی، یعنی سکوت بعلاوه سکوت های شکسته شده ی موزون.
.
سکوتِ آرام کتابخانه، یعنی رعد و غرش نهفته ی تمامِ حرف های فشرده ی عالم، در پیش از این.
.
سکوتِ شاهد، یعنی شهادتِ دروغ، موقع خواب و استراحت و تعطیلی وجدان.
.
سکوتِ محکوم بی گناه، یعنی بغض، آه، گریه درون.


تعداد بازديد : 988
دو شنبه 2 دی 1392 ساعت: 11:58 قبل از ظهر
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
اگر نباشی گم میشم بین یه دنیا غریبه
 
 
ﺩﻭﺱ ﺩﺍﺭﻡ ﺑﺒﺮﻣﺘـــــ ﯾﻪ ﺟـــﺎﯼ ﺷﻠـــﻮﻍ ,
ﺧﯿﻠـــﯽ 
 
ﺷﻠـــﻮﻍ ,
ﻭﺍﯾﺴﺘـــﻢ ﺍﻭﻥ ﻭﺳــﻂ ﻧﮕﺎﺗـــــ ﮐﻨـــﻢ!
 
ﺑﮕـــﻢ ﺍﯾﻨـــﺎﺭﻭ ﻣﯿﺒﯿﻨـــﯽ؟
ﺑﮕـــﯽ ﺁﺭﻩ!...
 
 
 
 
 
 
ﺑﮕـــﻢ ﺗــﻮ ﻫﯿﺎﻫـــﻮﯼ ﻫــﻤﻪ ﺍﯾـــﻦ
 
 
 
ﺁﺩﻣـــﺎ ,
 
 
 
 
 
ﺑـــﺎﺯﻡ ﻣـــﻦ ﭼﺸﻤـــﺎﻡ ﻓﻘـــﻂ ﺩﻧﺒـــﺎﻝ
 
 
 
ﺗــﻮ ﻣﯿﮕـــﺮﺩﻩ
 
,
 
 
 
ﺩﻟــــﻢ ﺑـــﺮﺍﯼ ﺗـــﻮ ﺗﻨﮕــــ ﻣﯿﺸـــﻪ...
 
 
 
ﺻــــﺪﺍﻫﺎﺷـــﻮﻥﻭ ﻣـــﯽ ﺷﻨـــﻮﯼ؟
 
 
 
ﺑﮕـــﯽ ﺁﺭﻩ!
 
 
ﺑﮕـــﻢ ﺗــﻮ ﺍﻭﺝ ﻫﻤﯿـــﻦ
 
ﺻﺪﺍﻫـــﺎ ﺩﻟــــﻢ
 
 
 
ﺩﻧـــﺒﺎﻝ ﺻــﺪﺍﯼ ﺗــﻮ ﻣﯿﮕـــﺮﺩﻩ...
 
 
 
ﺑﮕـــﻢ ﺣـــﺎﻻ ﭼﺸﻤﺎﺗــــﻮ ﺑﺒﻨـــﺪ ,
 
 
ﺑﮕـــﻮ ﭼـــﻪ ﺣﺴـــﯽ ﺩﺍﺭﯼ!
 
 
 
ﺑﮕـــﯽ ﺍﻧﮕـــﺎﺭ ﮔــــﻢ ﺷــﺪﻡ ﺑﯿـــﻦ ﯾــﻪ
 
 
 
ﻋﺎﻟﻤـــﻪ ﻏﺮﯾـــﺒﻪ ,
 
 
 
ﺑﮕـــﻢ ﺍﮔـــﻪ ﻧﺒﺎﺷـــﯽ ﮔــﻢ ﻣﯿﺸـــﻢ
 
 
ﺑﯿــﻦ ﯾــﻪ ﺩﻧﯿـــﺎ ﻏﺮﯾـــﺒﻪ

ﺩﻭﺱ ﺩﺍﺭﻡ ﺑﺒﺮﻣﺘـــــ ﯾﻪ ﺟـــﺎﯼ ﺷﻠـــﻮﻍ ,
ﺧﯿﻠـــﯽ ﺷﻠـــﻮﻍ ,
ﻭﺍﯾﺴﺘـــﻢ ﺍﻭﻥ ﻭﺳــﻂ ﻧﮕﺎﺗـــــ ﮐﻨـــﻢ!
ﺑﮕـــﻢ ﺍﯾﻨـــﺎﺭﻭ ﻣﯿﺒﯿﻨـــﯽ؟
ﺑﮕـــﯽ ﺁﺭﻩ!...
ﺑﮕـــﻢ ﺗــﻮ ﻫﯿﺎﻫـــﻮﯼ ﻫــﻤﻪ ﺍﯾـــﻦ
ﺁﺩﻣـــﺎ ,
ﺑـــﺎﺯﻡ ﻣـــﻦ ﭼﺸﻤـــﺎﻡ ﻓﻘـــﻂ ﺩﻧﺒـــﺎﻝ
ﺗــﻮ ﻣﯿﮕـــﺮﺩﻩ ,
ﺩﻟــــﻢ ﺑـــﺮﺍﯼ ﺗـــﻮ ﺗﻨﮕــــ ﻣﯿﺸـــﻪ...
ﺻــــﺪﺍﻫﺎﺷـــﻮﻥﻭ ﻣـــﯽ ﺷﻨـــﻮﯼ؟
ﺑﮕـــﯽ ﺁﺭﻩ!
ﺑﮕـــﻢ ﺗــﻮ ﺍﻭﺝ ﻫﻤﯿـــﻦ ﺻﺪﺍﻫـــﺎ ﺩﻟــــﻢ
ﺩﻧـــﺒﺎﻝ ﺻــﺪﺍﯼ ﺗــﻮ ﻣﯿﮕـــﺮﺩﻩ...
ﺑﮕـــﻢ ﺣـــﺎﻻ ﭼﺸﻤﺎﺗــــﻮ ﺑﺒﻨـــﺪ ,
ﺑﮕـــﻮ ﭼـــﻪ ﺣﺴـــﯽ ﺩﺍﺭﯼ!
ﺑﮕـــﯽ ﺍﻧﮕـــﺎﺭ ﮔــــﻢ ﺷــﺪﻡ ﺑﯿـــﻦ ﯾــﻪ
ﻋﺎﻟﻤـــﻪ ﻏﺮﯾـــﺒﻪ ,
ﺑﮕـــﻢ ﺍﮔـــﻪ ﻧﺒﺎﺷـــﯽ ﮔــﻢ ﻣﯿﺸـــﻢ
ﺑﯿــﻦ ﯾــﻪ ﺩﻧﯿـــﺎ ﻏﺮﯾـــﺒﻪ

<3

تعداد بازديد : 946
دو شنبه 2 دی 1392 ساعت: 11:42 قبل از ظهر
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
حالا تو دست تو حلقست

خبری ازت نبود خیلی بی تاب تو بودم

اومدم سراغت اما پرگریه شد وجودم

خیلی دل تنگ تو بودم گل مهربون ونازم

نمیدونم چرا اینجام یا اصلا چم شده بازم

این همه قول وقرارا اومدم یادت بیارم

اما انگار دیگه راهی واسه برگشتن ندارم

اینجا گلبارونشم ، چقد این فضا غریبه

چرا من هیچی نمیگم چرا میخندم عجیبه

آخه مجبورم بخندم کسی اشکام و نبینه

حالا کوتا باورم شه سرنوشت من همینه

به نظر میاد که امشب از قلم افتاده باشم

آرزوم بود که من امشب پیشه تو وایساده باشم

چه لباسای قشنگی بهت میادچقر ، عزیزم

تو می خندیو من از دور دارم اشکام و میریزم

خوش سلیقه هم که بودی آره بهتر از من اونه

سر تر از منه میدونم اونکه میخواستی همونه

تازه فهمیدم حسودم دست تو ، تو دسته اونه

ای خدا انگاری اونم نقطه ضعفم و میدونه

حالا تو دست تو حلقست ، دسته اون حلقه تو دستات

یا من اشتباه میبینم ، یادروغ بود همه حرفات

بله رو بگو گل من تو ازم خیری ندیدی

آرزوم بود که ببینم تو ، تورختای سفیدی

حالا هردو حلقه داریم تو  ، تو دستت من تو چشمام

تو زدی من اما موندم زیر قولت روی حرفام

برو خوشبخت شی عزیزم تو ازم خیری ندیدی

آرزوم بود که ببینم تو ، تو رختای سفیدی

بله رو بگوگل من بگو  شرش بکن

منو زندگیه بی تو باورم نمیشه اصلا

داره سردم میشه کم کم ، خیسه از اشکام لباسام

همه گریه هام وکردم ، اشکیم نمونده واسم

میزنم بیرون از اینجا ، بله رو میگی نباشم

میرم اون بیرون یه گوشه دست به دامن خدا شم

بله رو گفتی تموم شد دیگه این آخره کاره

هی میخوام بگم مبارک ولی بغزم نمیزاره

هق هقم تبریک من بود ، من واسه تو گریه کردم

قطره قطره های اشکام به تو هدیه کردم

امشب تو جشنت عزیزم نمیدونی چی کشیدم

اما کاش اشکام نبودند تورو باز بهتر میدیدم

دیگه چشمام نمیبینه ، دستمم نمی نویسه

دل خوشیم همین یه نامست گرچه اینم خیسه خیسه

آخرین جمله ی نامم این از ته وجودم

برو خوشبخت شی عزیزم ، خیلی عاشق تو بودم


تعداد بازديد : 832
یک شنبه 1 دی 1392 ساعت: 6:37 بعد از ظهر
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
مادرم زود رفتی و ، این دلم کسی نداره

 


 


مادرم زود رفتی و ، این دلم کسی نداره

 

 


میدونی تا آخر عمر ، این چشام واست میباره

چه حسی دارم من امشب

 

 


نمیدونم چرا امامیدونم که تو رو میخوام

 

 


ولی نیستی و من تنهام همیشه توی آغوشت

 

 


یه حس دیگه ای دارم من این شبها برای خواب

 

 


مادر ، لالاییتو کم دارم نوازش کن منو مادر

 

 


با دستای پر از پینه ت الهی من فدای اون

 

 


نگاه مهربونت شم فضای خونه این روزا

 

 


تو رو از من طلب داره کجایی مادر خوبم ؟

 

 


دلم بهونه تو داره

هنوزم پیش اون چشمات

 

 


یه حس بچگی دارم

 

 


به یاد اون روزا امشب

 

 


همش بهونه میارم

فقط از تو همین مونده

 

 


یه قاب عکس رو طاقچه

 

 


بهونه گیر شدن امشب

 

 


حتی گلای تو باغچه

مادرم زود رفتی و ، این دلم کسی نداره

 

 


میدونی تا آخر عمر ، این چشام واست میباره

تو بودی تنها کسم ، رفتی و دلواپسم


مادر من بی کسم ، مادر ... مادر


تعداد بازديد : 1055
یک شنبه 1 دی 1392 ساعت: 6:29 بعد از ظهر
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
دیگه از مهربونی هات

دیگه از مهربونی هات از این حس تو

دلسردماگر چه پیشمی اما تو رو یک عمره

گم کردم اگر رفتی نیار یادت چه قول هایی

به من دادی به فکر من نباش اصلا برو عشقم

تو آزادی همیشه بدرقه ات بودن همین

چشم های مرطوبمبرو هر جا بدون من تو خوش باشی

منم خوبم فقط می ری یه کاری کن که انگار از

خدامونه یه کاری کن بگن مردم که تقصیر دوتامونه

اگر گفتن فلانی کو؟! جواب مردم و دادیبگو رفتم

سفر اصلا بذار تو آبرو داری ولی ای کاش می فهمیدی

چقد حال بدی دارم دوباره من نمی دونم باهات

چه نسبتی دارم نه می تونم بگم حبسی نه می زارم

رها باشینه با من فکرت آرومه نه می تونی

جدا باشی بهم خوبی نکن شاید بیافتی

از سرم ساده داره می گیرتت از من همونی

که تورو داده چقدر باید بمونم تا بشه عشقت

فراموشملباسم بوی تو می ده دیگه حیفه

نمی پوشم واسم عادت شده حتما که عطرت

رو تنم باشه یا حتی بعد هر دعوا گناهت گردنم

باشه دلم لک می زنه واست زمانی که ازم دوریولی

در خاطرم هستی دیگه اینجاش و مجبوری اگر حرف

حرف من باشه هنوزم مرد و مغرورم میرم

تو خوش باشی منم اینجاش و مجبورم


تعداد بازديد : 879
یک شنبه 1 دی 1392 ساعت: 6:25 بعد از ظهر
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
بی تو تنها گریه کردم

بی تو تنها گریه کردم تو شبای بی ستاره
انتظار تو کشیدم تا که برگردی دوباره
در غروب رفتنت ، لحظه هایم را شکستم
زیر بارون جدایی با خیال تو نشستم
پشت شیشه روز و شب ، دل به بارون می سپارم
من برای گریه هام ، چشمه ها رو کم می یارم
انتظار با تو بودن منو از پا درمیاره
ترس از این دارم که بی تو ، تا ابد چشام بباره
.


تعداد بازديد : 929
یک شنبه 1 دی 1392 ساعت: 6:1 بعد از ظهر
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
ای کاش احساسم گلی می بود

ای کاش احساسم گلی می بود ، میریخت عطرش را به دامانت
یا مثل یک پروانه پر میزد ، رقصان به روی طاق ایوانت
.
ای کاش احساسم کبوتر بود ، بر بام قلبت آشیان میکرد
از دست تو یک دانه برمیچید ، عشقی به قلبت میهمان میکرد
.
ای کاش احساسم درختی بود ، تو در پناه سایه اش بودی
یا مثل شمعی در شبت میسوخت ، تو مست در میخانه اش بودی
.
ای کاش احساسم صدایی داشت ، از حال و روزش با تو دم میزد
مثل هزاران دانه برفی ، سرما به جان دشت غم میزد
.
ای کاش احساسم هویدا بود ، در بستر قلبم نمی آسود
یا در سیاهی دو چشمانم ، خاموش نمیگشت و نمی آلود
.
ای کاش احساسم قلم میگشت ، تا در نهایت جمله ای میشد
یعنی که “دوستت دارم”ی میگشت ، تا معنی احساس من میشد !
.


تعداد بازديد : 882
یک شنبه 1 دی 1392 ساعت: 5:59 بعد از ظهر
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
پناهم می دهی امشب؟

پناهم می دهی امشب؟
.
سلام ای چشم بارانی ! پناهم می دهی امشب ؟
سوالم را که می دانی ! پناهم می دهی امشب ؟
.
منم آن آشنای سالیان گریه و لبخند
و امشب رو به ویرانی ، پناهم می دهی امشب ؟
.
میان آب و گل رقصان ، میان خار و گل خندان
در آن آغوش نورانی ، پناهم می دهی امشب ؟
.
دل و دین در کف یغما و من تنها و من تنها…
در این هنگام رو حانی ، پناهم می دهی امشب ؟
.
به ظلمت رهسپار نور و از میراث هستی دور
در آن اسرار پنهانی ، پناهم می دهی امشب ؟
.
رها از همت بودن ، رها از بال و پر سودن
رها از حد انسانی ، پناهم می دهی امشب ؟
.
نگاهت آشنا با دل ، کلامت گرمی محفل
تو از چشمم چه می خوانی ؟ پناهم می دهی امشب ؟
.


تعداد بازديد : 987
یک شنبه 1 دی 1392 ساعت: 5:54 بعد از ظهر
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
خاطره ات به جای تو

خاطره ات به جای تو

خسته‌تر از صدای من، گریه‌ی بی‌صدای تو
حیف که مانده پیش من، خاطره‌ات به جای تو

.
رفتی و آشنای تو، بی‌تو غریب ماند و بس
قلب شکسته‌اش ولی پاک و نجیب ماند و بس

.
طعنه به ماجرا بزن، اسم مرا صدا بزن
قلب مرا ستاره کن، دل به ستاره‌ها بزن

.
تکیه به شانه‌ام بده، دل به ترانه‌ام بده
راوی آوارگی‌ام، راه به خانه‌ام بده

.
یک‌سره فتح می‌شوم، با تو اگر خطر کنم
سایه‌ی عشق می‌شوم، با تو اگر سفر کنم

.
شب‌شکن صد آینه با شب من چه می‌کنی؟
این همه نور داری و صحبت سایه می‌کنی

.
وقت غروب آرزو بهت مرا نظاره کن
با تو طلوع می‌کنم ولوله‌ای دوباره کن

.
با تو چه فرق می‌کند زنده و مرده بودنم
کاش خجل نباشم از زخم نخورده بودنم


تعداد بازديد : 861
یک شنبه 1 دی 1392 ساعت: 5:52 بعد از ظهر
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
دوسـت دارم یـڪ شبــﮧ، هفتــاد سـال پیـــر شـوم

دوسـت دارم یـڪ شبــﮧ، هفتــاد سـال پیـــر شـوم
در ڪنــار خیـابــانی بـایستـــم . . .
تـــو مـرا بـی آنڪــﮧ بـشنــاسی ، از ازدحـام تــلخ خـیـــابـان عبــور دهــے . . .
هفتـــاد ســال پیـــر شـدن یــک شبـــﮧ
بـه حـس گـــــرمــی دسـتـ های تـــو
هنــگامـی کـه مرا عبــور میـدهـی بــی آنـڪـﮧ بـشنــاســی،
مــے ارزد . . .!


تعداد بازديد : 765
یک شنبه 1 دی 1392 ساعت: 5:42 بعد از ظهر
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
ای صبا رو

ای صبا رو ، سبک بار ، از برم سوی دلدار
گو به آن بی وفا یار ، حال این عاشق زار

گو به هر کوی و برزن ، پیش هر مرد و هر زن
بگذرم چون به زاری همچو ابر بهاری
از دو چشم گهربار ، در فشانم صدف وار

ماه نو چو بر چشم مردم نیاید ، هر کسش به انگشت خود می نماید
در غم تو از بس که زار و نزارم ، با هلال و یک مو تفاوت ندارم

 

غم بود کوه ، دل بود کاه
آتش عشق ، درد جانکاه

بس نهاده عشقت به دوش دلم بار

ترسم از غمت جون سپارم به یک بار
 

ای گل نشستن با خسان ، پیوسته ات گر خوست
روزی بیاید کز تو نه رنگی به جا نه بوست

با غیر اگر که آشنا ، از چه به من یار است
سالک به من گر بی وفا ، از چه به اغیار است
بس بس حکایت از تو ناگفتن همین بهتر
رو رو شکایت از تو ناکردن بسی نیکوست
رو رو شکایت از تو ناکردن بسی نیکوست


تعداد بازديد : 989
یک شنبه 1 دی 1392 ساعت: 2:1 بعد از ظهر
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
رفتم


باز هم خاموشی و باز هم فراموشی ...
خوب قسمت ما هم اينه ديگه ....
شايد اين سکوت خود گويای هزار حرف باشد
شعر امروز هم گوياي احوال من در اين باب است.



رفتم؛ مرا ببخش ومگو او وفا نداشت

راهي به جز گريز برايم نمانده بود
اين عشق آتشين پر از درد و بي اميد 

در وادي گناه و جنونم كشانده بود
رفتم كه داغ بوسه پر حسرت تو را 

با اشك هاي ديده ز رخ شستشو دهم
رفتم كه ناتمام بمانم در اين سرود 

رفتم كه با نگفته به خود آبرو دهم
رفتم كه گم شوم چو يكي قطره اشك گرم

در لابلاي دامن شبرنگ زندگي
رفتم كه در سياهي يك گور بي نشان 

فارغ شوم ز كشمكش و جنگ زندگي
اي سينه در حرارت سوزان خود بسوز 

ديگر سراغ شعله آتش ز من مگير
مي خواستم كه شعله شوم سر كشي كنم

مرغي شدم به كنج قفس بسته و اسير
روحي مشوشم كه شبي بي خبر زخويش 

در دامن سكوت به تلخي گريستم
نالان ز كرده ها و پشيمان ز گفته ها 

ديدم كه لايق تو و عشق تو نيستم




تعداد بازديد : 960
یک شنبه 1 دی 1392 ساعت: 11:5 قبل از ظهر
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
من از زندگی کسی حذف شدم...

http://t0.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcQqTdqnTT0wc54X7lqbTeLmiy377_3GLf3a30D-STg_evywkvgl


تعداد بازديد : 857
یک شنبه 1 دی 1392 ساعت: 10:57 قبل از ظهر
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
دست رو دلم نذار


تعداد بازديد : 954
یک شنبه 1 دی 1392 ساعت: 10:55 قبل از ظهر
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
ممکن است عاشق زیبایی کسی شوید....


تعداد بازديد : 842
یک شنبه 1 دی 1392 ساعت: 10:52 قبل از ظهر
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
تفریح کودکان فقیر


تعداد بازديد : 871
یک شنبه 1 دی 1392 ساعت: 10:44 قبل از ظهر
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
آمهای فقیر......


تعداد بازديد : 836
یک شنبه 1 دی 1392 ساعت: 10:41 قبل از ظهر
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
پسرها آرزو می کنند که دخترها این ده چیز را بدانند!

                   

1-پسرها غیب گو نیستند به آنها واضح و روشن بگویید چه می خواهید.
2- 
پسرها عروسک خیمه شب بازی شما نیستند ؛ حسادت آنها را مقابل دوستان تان تحریک نکنید.
3- 
بدترین چیز برای پسرها این است که ببینند دخترها معتاد به سیگارند.
4- 
پسرها عاشق دخترهایی هستند که ورزشکارند و به اندام شان توجه می کنند.
5- 
دخترانی که نمی توانند به حققیت گوش کنند پس سئوالی نپرسند!
6- 
از پسرها انتظار نداشته باشید که هر چه در فیلم های رمانتیک و عاشقانه می بینید را برای شما تکرار کنند. 
7- 
پسری که عاشق شماست ، دوست دارد تنها کسی باشد که با او حرف می زنید.
8- 
پسرها معمولا مهربانند و دوست دارند برای خوشحال کردن شما تلاش کنند. بهتر است این را بدانید.
9- 
پسرها هرکاری می کنند تا توجه دختری که دوستش دارند را به خود جذب کنند.
10- 
پسرها از مشاهده آشپزی دخترها به وجد می آیند!!


تعداد بازديد : 840
یک شنبه 1 دی 1392 ساعت: 10:38 قبل از ظهر
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
دفترچه مشق دخترک فقیر

معلم عصبی دفتر را روی میز کوبید و داد زد : سارا...دخترک خودش را جمع و جور کرد ، سرش را پایین انداخت و خودش را تا جلوی میز معلم کشید و با صدای لرزان گفت : بله خانم؟

معلم که از عصبانیت شقیقه هایش می زد ، به چشمهای سیاه و مظلوم دخترک خیره شد و داد زد : (چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو سیاه و پاره نکن ؟ ها؟

فردا مادرت رو میاری مدرسه می خوام در مورد بچه ی بی انظباطش باهاش صحبت کنم )

دخترک چانه لرزانش را جمع کرد... بغضش را به زحمت قورت داد و آرام گفت :

خانوم... مادرم مریضه... اما بابام گفته آخر ماه بهش حقوق میدن...  اونوقت میشه مامانم رو بستری کنیم که دیگه از گلوش خون نیاد... اونوقت میشه برای خواهرم شیر خشک بخریم که شب تاصبح گریه نکنه... اونوقت... 

اونوقت قول داده اگه پولی موند برای من هم یه دفتر بخره که من دفترهای داداشم رو پاک نکنم و توش بنویسم... 

اونوقت قول می دم مشقامو بنویسم... 

معلم صندلیش را به سمت تخته چرخاند و گفت : بشین سارا... 

و کاسه اشک چشمش روی گونه خالی شد...


تعداد بازديد : 865
یک شنبه 1 دی 1392 ساعت: 10:33 قبل از ظهر
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
عیب نداره که " تنهایی "
عیب نداره.....
عیب نداره که " تنهایی   
 
عیب نداره که شبا بدون " شب بخیر " می خوابی   ... 
 
 
عیب نداره که جمله ی "دوستت دارم " رو نمیشنوی   ... 
 
 
عیب نداره که دلش دیگه برات " تنگ " نمیشه   ... 
 
 
عیب نداره حرفاتو باید تو تختت با " خودت " بزنی ... 
 
عیب نداره زیر بارون بدون  ، باید " تنها " خیس شی ... 
 
عیب نداره که کسی نیست " درد " هاتو بهش بگی ...
 
عیب نداره گلم ، " خدا بزرگه " اونم تنهاست ،
 
بدون شب بخیر می خوابه ، دوستت دارم های تورو
 
میشنوه و دلش برات تنگ میشه ! 
 
حرفاتو به اون بزن ، زیر بارون باهاش قدم بزن....
 

تعداد بازديد : 755
یک شنبه 1 دی 1392 ساعت: 10:28 قبل از ظهر
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
عکس


تعداد بازديد : 921
یک شنبه 1 دی 1392 ساعت: 10:18 قبل از ظهر
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
آلبوم چطور بفهمونم

 

آلبوم چطور بفهمونم که /بادوکیفیت  متفاوت+دانلود به صورت تک تک

 

 

برای دانلود ودیدن آهنگها به دامه مطلب بروید


تعداد بازديد : 1143
پنج شنبه 28 آذر 1392 ساعت: 5:38 بعد از ظهر
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
مشاهده ادامه مطلب
ليست صفحات
تعداد صفحات : 12
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
تبادل لینک هوشمند
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
خبرنامه
صفحات جانبی
آخرین نظرات کاربران